شيما حكيمي- كريسپين سارت ول (Crispin Sartwell)، استاد فلسفه و روزنامهنگار آمريكايي متولد سال 1985 در واشنگتن ديسي است.
وي دكتراي فلسفهاش را از دانشگاه ويرجينيا گرفت و در حال حاضر عضو كالج ديكينسون در پنسيلوانيا است.چندي پيش نيز مقالهاي با عنوان "پايان وبلاگ" در "فناوران" از اين فيلسوف روزنامهنگار به چاپ رسيد.
دايرهالمعارفها خواه به شكل نسخه كاغذي و چاپي باشند (مانند بريتانيكا) و يا به شكل نرمافزاري (مثل انكارتا) در هنگام عرضه و انتشار، جلوهگاه نمايش دانش بشري هستند.
اين ايده البته پيشينه درازمدتي دارد اما موضوع جالب توجه در اين حوزه شايد آينده دايرهالمعارفها باشد كه به نوعي در ويكيپديا مجال بروز و ظهور پيدا كرده است.
ويكي (WiKi) كلمهاي است به معناي "سريع" كه مردم هاوايي آن را به كار ميبرند.
معادل اين كلمه در دنياي اينترنت، وبسايتي است كه امكان بهروزرساني آن به سهولت توسط هر فرد و از طريق هر مرورگر اينترنت وجود دارد.
اولين ويكي اينترنت در سال 1995 پايهگذاري شد و آنچه اكنون تحت عنوان ويكيپديا ميشناسيم، زاييده فكر جيمي ويلز (Jimmy Wales) بود كه در سال 2001 در اينترنت به منصه ظهور رسيد.
با ايده مبتكرانه ويلز هر شخصي كه به اينترنت دسترسي داشته باشد با مراجعه به ويكيپديا (در آدرس Wikipedia.org) ميتواند دست به خلق يك مقاله جديد زده و يا نوشتههاي پيشين را ويرايش كند.
اين مقالات كاملا در دسترس قرار داشته و قابل ويرايش و اصلاح هستند.
البته اين نوعي هرج و مرج هر قلمداد ميشود و كاملا در نقطه مقابل روش سنتي تاليف دايرهالمعارفها قرار ميگيرد.
در روش سنتي و پيشين تاليف، دايرهالمعارفها نوعي قطعيت و مرجعيت خشك و سنگين حكمفرما بود.
براي مثال در تهيه بريتانيكا و انكارتا نه تنها از وجود متخصصان براي نوشتن مقالات بهره گرفته ميشود بلكه هر آنچه كه به رشته تحرير درميآيد پيش از انتشار از صافي بازبيني سختگيرانهاي گذر ميكند.
اما در ويكيپديا شما يا هر فرد ديگري با مراجعه به صفحه مربوط به مبحث ادغام و همجوشي هستهاي ميتوانيد به طرفداران عقايد آن اعتراض كرده و نظر شخصيتان را اضافه كنيد.
اما بهزعم خود ويكيپديا، نكته اصلي درباره اين دايرهالمعارف آن نيست كه اشتباهكردن در هنگام نوشتن مقالات دشوار است بلكه بحث اصلي مربوط به سادگي تصحيح و اصلاح اين اشتباهات است.
شاهد اين مدعا تعداد زيادي از افراد هستند كه خارج از موسسه ويكيپديا و بدون دريافت دستمزد بر اين دايرهالمعارف نظارت كرده و دست به اصلاح اشكالات و ايرادها ميزنند. در اغلب مواقع نيز اشتباهات و خرابكاريها در كمترين زمان ممكن اصلاح ميشوند.
يكي از قابليتهاي سايت ويكيپديا ارايه جديدترين فهرست صفحات بهروزرساني شده است. اين قابليت، اطلاع از جديدترين تغييرات صورت گرفته را امكانپذير ميسازد.بدين طريق در صورت بروز خرابكاري از سوي گروههاي كجانديش يا اشتباه در مقاله ارايه شده، امكان بازگشت به نسخه قديمي صفحه وجود دارد.
با اين وجود نتيجه آن طور كه بايد و شايد رضايت بخش نيست.در يك نمونه كوچك مي توان يكي از شخصيت هاي فيلم "جنگ ستارگان " را مثال زد كه به اشتباه پاپ بنديكت شانزدهم لقب داده شده بود.
البته اين مورد از موارد استثنايي بود كه معمولا نيز به سرعت تصحيح مي شود .
بهطور كلي ميتوان گفت كه اين دايرهالمعارف به بزرگترين نمونه در نوع خود تبديل شده و البته بيش از پيش بر صحت و دقت مطالب آن افزوده ميشود.
نسخه انگليسي آن بيش از نيمميليون مدخل دارد و خود من يكبار با مراجعه به بخش "تغييرات اخير" آن با يك دوجين مورد تجديدنظر شده برخورد كردم كه دم به دم بر تعداد آنها افزوده ميشد.اين سايت علاوه بر قابليت مذكور، زمينه را براي مباحثه درباره تغييرات اعمال شده و ارايه پيشنهادها از سوي نويسندگان فراهم كرده است.
باتوجه به اين موارد آيا بايد به اين سايت اعتماد كرد؟ آيا ويكيپديا از همان اعتبار بريتانيكا برخوردار است؟
خوب، من در يك بازه زماني مشخص تعدادي از مدخلهاي اين دايرهالمعارف را در حوزههايي كه اطلاعات اندكي درباره آنها داشتم، بررسي كردم.
نتيجه آن شد كه بيشتر مدخلها را بدون استثنا دقيق و صحيح يافتم. بعضي از مقالات هم بودند كه پس از مدتي كاملتر و بهتر شده و به صفحات لينك داده ميشدند.
در واقع، شايد طراحي آزاد به نوعي تنها راهي باشد كه قابليتهاي يك دايرهالمعارف از طريق آن ثابت شود تا بتواند جايگاه دانش بشري را در زمان حال به نمايش بگذارد.
چنين طرحي فينفسه چنان بزرگ است كه به ابزار متعددي نياز دارد و دايرهالمعارفي همچون ويكيپديا آنها را در اختيار گرفته است: صدها كارشناس، ويراستار، بازبين و امثال آن كه طي سالهاي متمادي در حوزههاي مختلف كسب مهارت كرده باشند.
علاوه بر اينها، ويكيپديا برخلاف WorldBook و يا انكارتا مدام به روز ميشود. هنگامي كه ما از تركيب "مالكيت عمومي" استفاده ميكنيم معمولا معناي "مالكيت دولتي" را در ذهن داريم اما در ويكيپديا مفهوم مالكيت بدون ارجاع به هيچ فرد خاصي توضيح داده ميشود و فقط و فقط مفهوم "مالكيت عمومي" آورده ميشود، نه چيزي ديگر.
شايد مسحوركنندهترين ويژگي ويكيپديا، آنارشيگري و هرجومرج كاملا آشكار آن باشد.
ويكيپديا يك موسسه همكاريهاي داوطلبانه است كه ثبات در آن معني ندارد و تغيير و پويايي، اساس آن را تشكيل ميدهد.
اگر اين فعاليت در درازمدت با موفقيت به انجام برسد به همه اثبات ميشود كه افراد بدون كنترل و نظارت و يا محدودشدن از سوي ديگران و دور از هرگونه فشار يا عامل تطميعكننده و حتي تنبيه ميتوانند با همكاري هم اقدامات چشمگير و خيرهكنندهاي انجام دهند.
شايد جالب باشد بدانيد افرادي هم هستند كه دلشان ميخواهد ويكيپديا را بدنام و يا بياعتبار كنند.
براي مثال يك وبلاگنويس از جناح راست (در Ace of Spades) از زماني كه متوجه شد مسوولان عملياتي ويكيپديا ليبرال هستند از خوانندگان وبلاگ خود خواست تا در جهت بياعتبارسازي اين وبسايت تلاش كنند. اين وبلاگنويس خوانندگان را تشويق ميكرد تا آنجا كه ميتوانند اطلاعات نادرست و مطالب پوچ و بياساس به سايت وارد كنند!
البته وبلاگنويسان ديگري هم بودند كه نسبت به افشاي اين اطلاعات نادرست اقدام ميكردند.
در مجموع باتوجه به كل مسايل مطرح شده بايد گفت كه اگر خرابكارها موفق شوند، كمابيش اين عقيده خرد جمعي اثبات ميشود كه مردم آنقدر بدجنس و بدبخت هستند كه نبايد به آنها اجازه داد امور خودشان را اداره كنند؛ اما از طرف ديگر اگر ويكيپديا به بزرگترين مرجع و محصول كار دستهجمعي تبديل شود، آن وقت ثابت ميشود كه اگر به مردم فرصت انجام كاري را بدهيد، بهترين و بزرگترين اتفاقات و تحولات به وقوع خواهد پيوست.
|