یادداشت آنلاین-آدم مطبوعاتي باشد، نمايشگاه بينالمللي مطبوعات هم بر پا باشد، آن وقت دست و دلش نرود كه چند جملهاي درباره اين رويداد سالانه و حالا ديگر «مستقل» بنويسد!
دليل آن را نخواهيد چون شرح و بسطاش، نه در حوصله شما ميگنجد و نه من، ضمن آنكه نوشتن درباره نمايشگاه، آن هم وقتي حتي سركي به آنجا نكشيده باشيد، در نظر عده كثيري اصلا توجيه منطقي ندارد. ولي خب، ما از راه دور، مثل يك دستگاه كنترل از راه دور، مثل اوقات ديگر، خود را وارد غائله ميكنيم تا دست كم سهم مطبوعاتي خود را ايفا كنيم؛ هر چند نه دست و دلمان برود و نه نمايشگاهي كه اين بار در كنار هتل لاله برگزار شده، چنگي به دل بزند. اگر هم چنگي به دل بزند، از جاي خالي برخي نشريات و روزگار ناموزون و «باري به هر جهت» تعداد بسياري از روزنامههاست كه دل آنها را پر خون كرده است.
ديگر دارد به يك رسم تبديل ميشود كه روزنامهها، چه نوپا و چه با قدمت، يكي يكي از نفس بيفتند و يا اگر خيلي غيرت كنند، دست به تعديل نيرو و كاستن از هزينههاي جورواجور بزنند تا افتان و خيزان به راه پر سنگلاخ خود ادامه دهند.
واقعيت آن است كه روزنامهها روزگار سختي را پشت سر ميگذارند و نه نمايشگاه بازتاب دهنده وضعيت آنها است، نه آمارها و اعلامهاي آنچناني. روزنامهها و نشرياتي كه اين روزها، نه تيراژ درست و حسابي دارند و نه آگهيهاي حركت دهنده، چارهاي جز آن ندارند كه روز به روز نحيفتر شوند يا عاقبت عطاي كار را به لقايش بخشند و بروند در كنار همقطاران تاريخي خود آرام بگيرند. روزنامهنگاراني كه اين روزها بيكار ميشوند و يا آنها هم كه بر سر كارند، چند ماه حقوقهاي معوقه دارند، به چه اميد ميتوانند به جانب راست هتل لاله متمايل شوند و يا دوستان و آشنايان را به سمت بساط نمايشگاهي دعوت
كنند.
رييس مجلس، دكتر حداد عادل، در مراسم افتتاح چهاردهمين جشنواره و نمايشگاه بينالمللي مطبوعات و خبرگزاريها حرفهايي زدهاند كه آدم را در لحظه خوانش آن متن به وجد ميآورد اما پس از دقايقي، به خود كه ميآييم ميبينيم اين متن با آن متني كه ما در آن زندگي ميكنيم، بسيار، يا اگر بيشتر ميپسنديد، اندكي تفاوت دارد.
انتظارات از وزير ارشاد هم كه خود از دل مطبوعات بيرون آمده و به قول معروف، اهل بخيه است، بسيار بيش از اين بوده است كه فقط نمايشگاه مطبوعات را از برادر بزرگش، كتاب، جدا كند. ايشان وقتي قيد ميكنند كه نمايشگاه مطبوعات فرصت مناسبي براي انديشيدن به آينده است، ما را ترسي شفاف فرا ميگيرد كه اگر «حال» چنين است واي به حال «آينده»! با اين حساب دو دو تا چهار تا، كه البته اين روزها آن هم مصداق ندارد و بهتر است بگوييم دو دو تا ميشود يك تا، بر پايي يك نمايشگاه مستقل نه تنها رغبتي در ما روزنامهنگارها بر نميانگيزد بلكه بيشتر به نمكي ميماند كه بر زخم بپاشند. حالا وقتي مدام خبر ميرسد كه غرفهها و راهروهاي نمايشگاه بغل دست هتل لاله و واقع در خيابان حجاب، در بسياري لحظات سوت و كور است، مگر ميتوان تعجب كرد؟! روزنامهها، مسوولان محترم، به چيزهايي فراتر از برپايي يك نمايشگاه مستقل احتياج دارند. اگر به اطلاعرساني و جهان ارتباطي عقيده داريم و ميخواهيم حوزه نشر و مطبوعات ما جان بگيرد و پرتيراژ شود، لازم است با نگاه شرقي خودمان، زير پر و بال مطبوعات، اين موجود نزار را بگيريم و بگذاريم روزنامه نگاران پر توان شوند، براي دفاع از نگاه شرقي. به قول سهراب سپهري، بايد «بگذاريم كه احساس، هوايي بخورد».
|